پنج کنی تا دا وا مینی بوس حسن منیجه تا رفت از سورو به بندر
یک تو من ما دا ما رفت وا تاکسی تا سینما سحرا. دو تومان ما دا فیلم وسترن طلای مکنا نگاه ما که وا پنج کنی ( پنج ریال ). سمبوسه گل محمد ما خرد
و ا یک تومن. سینما شلکن فی
تو کافه صبوری ارگو یا شمس یا توبورک. دو تومنی. مازد به سلامتی
لوطی سه شو سه روز شازد. سیصد تومن
چه خش هسته پشترون
تلویزیون رنگی نهسته ولی چهم و دلمون همه چی رنگی و جون شادی دید
چه خش هسته پشترون.
جو وا سر سراح ما خافت
ظهر وا باد بدگیر واخو ما رفت
رادیو کویت. صدای ام کلثوم. فرید اطرش و عبدلحلیم لالایی هر روز ما هسته تا خو بریم
چه خش هسته پشترون
امبای مینو دنگ دو کنی رطب خنیزی کیلو. ١٥ کنی ماهی هوور پنج تومن
جه خش هسته بشترون.
چه خش هسته پشترون
هیچی مونهسته. ولی غمی هم نهسته
پولی نهسته ولی ماتمی هم نهسته
چه خش هسته پشترون
چه خش هسته پشترون .
.
.
.
گلشن سورو (ناخدا)
ای شعر خیلی خش هسته ..
مثل پشترون که زندگی خیلی خش تر هسته ...
حرف اتنی ....
عالی عالی...
کارت بیستن خیلی قشنگ اتنوشتن
لطف تستی شما
ای عکس قدیمی مال کدوم منطقه از بندرن؟
بندرعباس سال 1364 - میدان برق
http://www.panoramio.com/photo/40985749