گپ و گویش بندرعباسی

زبُن بندری اَدست اَرفتن ....حالا سینگو دِگه خرچنگ اَبودن

گپ و گویش بندرعباسی

زبُن بندری اَدست اَرفتن ....حالا سینگو دِگه خرچنگ اَبودن

بندر کبل از کودتای بیست و هشت مرداد



  http://s3.picofile.com/file/7461675806/0_144751001291662048_P_nmashroteh_11.jpg


به مناسبت ماه مرداد
اوضاع بندر کبل از کودتای بیست و هشت مرداد

اوضاع بندرهم مث بکیه جاهون ایران کبل از سال سی و دو وبخوصوص بعد از جریانات سال سی و کشت و کشتار توی تهران، خیلی شلوغ و پلوغ بودن. در انتخابات دورة هفدهم مجلس شورای ملی ، که در بهمن سال 1330برگزار بودن، نامزدون جبهة ملی بیشتر کرسی یون مجلس در شهرون گپ به دست اتارن.
داخه بندر، حاجی مشیر که مصدقی بودن به کمک جبهه ملی و حزب توده مرکب از مدیرزاده(بای ایسف آرمین حسنی(صاحب قنادی حسنی) حاجی صادقی(بابای دکتر ناصر صادقی) و برخورداری و چن نفر دگه به بهادر به دلیل خوشنامی و مردم داری(فرماندار آذربایجانی بندر و کسی که بعداخیابون بهادر به اسمش شونهاد) کاندید اکنن تا با مصباح زاده که کاندیدای درباریون و برخی از صاحب نفوذون سنی بندر مث خطیب بودن، رقابت بکنت.(توی بندرعلیه خطیب شعار شوساخته: ای خطیب نه خطیبن- رای ایدا بی مصباح- حاجی مشیر بو رسوا) بهادر از یک طرف بخاطر ایکه فرماندار بندر هسته و خیلی مردمداره و از طرف دگه به دلیل ایکه معاون آزادیخواه معروفی مث کلنل محمدتقی خان پسیان بودن خیلی بین مردم بن
در محبوب بودن و مورد حمایت تاجر معروفی مث حاجی مشیر کرار اگنت که مخالف دربار بودن، به همی دلیل خیلی رای اتارت. درعوض دکترمصباح زاده صاحب امتیاز روزنامه کیهان بخاطر ایکه کبلا چن دوره نماینده بندر بودن و همیشه مورد حمایت دربار هسته از ضعف سازماندهی بهادر و جبهه ملی و مصدقی ون استفاده اکنت و محل انتخابات توی محله اوزی ون کرار ادن که پایگاه خطیب و مصباح زاده بودن و وقتی ابینن که بهادر بیشته رای ایواردن شروع اکنن به تغلب و آرای مردم ادُزِن.( درهمی بین لاچینی دوماد دکتر مصباح زاده هم شروع اکنت بی پول پخش کردن بین مردم و رای خریدن بی مصباح زاده) ای وسط خبر ارست ب محله پشت شهر و پوشهریون حمله اکنن به مسجدی که انتخابات اوجا برگزار شبودن. ولی درباریون و مصباح زاده که کبلا بی ریگی که فرمانده گروهان حاجی آباد هسته ب بندر منتقل شوکرده، فکر همه چیز شوکرده بودن. و صندوق ون ابرن یه جای دگه و جمعیت مردم پوشهری با طرفدارون جبهه ملی و مصدق قاطی ابن و در یک منطقه ای بین چهار راه برک و فلکه شهربانی و بهداری کدیم(بین چهار راه برک تا نزیک خونه آقا رضا اعتماد توی خیابون بهادر جنوبی) و از طرف شمال تا نزدیکون حفیض(آفیس) جاجی مشیر کنار بازار گپ و حوالی مجد کوفه و طرفون مدرسه جاوید(روبروی اداره بعدی پست- اداره کبلی پست زمون سال سی و دو نزیک بلوار او دست بانک صادرات و بغل شرکت معروف مشروب فروشی گری مکنزی هسته) بین مامورون ژاندارمری و طرفدارون دربار و مصباح زاده از یک طرف ومصدقی ون وجبهه ملی و حزب توده و بکیه مردم بندر درگیری شدیدی رخ ادیت. مردم با اشکستن دول گل ابریشم و مامورون با تیر و تفنگ بجون هم اکن. ریگی فرمانده ژاندارمری دستور تیراندازی ادیت. دوسه نفر کشته و چن نفر هم زخمی ابن و جنگ به نفع دربار و طرفدارون مصباح زاده خاتمه پیدا اکنت.(بعدا علیه ریگی شعار درست اکنن: زنون سر ریغی سنگ شوزه بی ریغی، ماشین آغای روستا- بوک ایزه وووستا- یار سلخو گول ام مزه پولم تو بانک نیستا) و به ای ترتیب دکترمصباح زاده یکبار دگه به مجلس هفدهم شورای ملی راه پیدا اکنت.
......
نویسنده : اِسمال
نظرات 1 + ارسال نظر
lampach 1391/05/21 ساعت 03:51 ب.ظ

سلام میخواستم درخواست بکنم که شعر چیچکای بپ گپو
رو که شاعر توده ای میناب قبل از انقلاب سرو ده رو تو سایتتون بذارین باتشکر از سایت خوبتون
زنده باد هرمزگان و هرمزگانی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد