گپ و گویش بندرعباسی

زبُن بندری اَدست اَرفتن ....حالا سینگو دِگه خرچنگ اَبودن

گپ و گویش بندرعباسی

زبُن بندری اَدست اَرفتن ....حالا سینگو دِگه خرچنگ اَبودن

واژه بندری 4

1-گا دیریائی (gadiryaei):اسب آبی. تقریبا چهل سال پیش این موجودات به کنار سواحل بکر بندرعباس می‌آمدند و آنجا استراحت می کردند .قدیمی‌ها خوب بیاد دارند.


۲ کربه( Karba ): آفتابه ای که از گل ساخته میشد و مورد استفاده ی مردم بود.

۳ووغار ( Wughar):جزر. پایین رفتن آب دریا


۴ سمبر( Samber): معلق و پا در هوا. بی ثبات . (بیشتر این اصطلاح را ماهیگیران در مواقعی به کار میبرند که قایق را بدون لنگر انداختن روی دریا شناور می سازند . )


۵ تک( Tak):حصیری که با برگهای درخت خرما بافته می شود.


۶ لوار( Laowar): به بادی گفته میشود که بسیار خشک و داغ است و معمولا از شمال به جنوب می وزد .


۷ کفورک( Kaafuork):شوره ای که به لباس و پوست می نشیند .


۸ رونگ( Rong): موجهای بزرگی که که زیر سطح آب هستند و هنوز نوک قله اش سفید نشده و کف نکرده است.

۹ جِنگِر ( jenger): عروس دریایی. این موجود به هنگام خطر از خود شیره ای تولید می کند که پوست را به مدت زیادی به خارش می اندازد و برای کسانی که پوست حساسی دارند عواقب بیشتری نیز دارد . (جنگر و خنجر هم گفته میشود )یک نوع چسب گیاهی هم به همین نام است.


۱۰خارشنگ( Kharsheng): آبشش ماهی . بیشتر ساحل نشینان از روی خارشنگ ماهی تشخیص می دهند که ماهی تازه است یا نه

11-کرابو(Karaboo): دولفین ..

احسان رمضانی

عکس : محمد شریف عابدینی


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد